loading...

پسر حوا

دلنوشته های پسر حوا

بازدید : 750
سه شنبه 21 بهمن 1398 زمان : 20:01

اولین بار که این متن را می‌خوانی

شاید من کنارت نباشم اما یقین دارم که آخرین بار به تنهایی آن را خواهی خواند ، و آرام قطره‌‌‌ای اشک از گوشه چشمت به سمت گونه‌هات سرازیر می‌شود و من در میان خاک ، قربان آن قلب پاک ، خواهم رفت.

چه لذتی دارد که فرشته‌‌‌ای چون تو ، برای آدمی‌چون من ، دلتنگ شود. شاید تو هم ، باید مثل من دلتنگ بودن را درک کنی اما من این را نمی‌خواهم. من دلم می‌خواهد روز‌های نبودنم ، مثل روز‌هایی که بودم و لبخند را بر روی لب‌های زیبایت می‌آوردم ، دوباره لبخند بزنی و دنیا را به چالش بکشانی. به گمانم خداوند، زیباترین افرینش را ،در لبخند تو و جذاب ترین مخلوق را ، در سرنوشت من قرار داده است. چقدر خوش شانس بودم که لحظاتم را در کنار تو و در پی خوشبخت کردن تو گذراندم. من سهمم را از دنیا گرفتم و نهایت خوشبختی را در چشم‌های تو یافتم. شاید تو برای دنیا فقط یک آدم بودی ، اما برای این آدم همه دنیا بودی. خوش حال ترین آدم عالم بودم که تو را یافتم و خوشبخت ترین آدم دنیا شدم که لحظه‌هایم را با تو سپری کردم .

من می‌دانستم که زیباترین فرشته‌ی دنیا ، روزی قسمت من خواهد شد. زیرا فقط من لیاقت داشتن تو را دارم و فقط من قدر تو را می‌دانم . زیرا من پسرِ حوا هستم و تو دخترِ آدم .

عنوان دومین مطلب آزمایشی من

تعداد صفحات : 0

آمار سایت
  • کل مطالب : 10
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 4
  • بازدید کننده امروز : 4
  • باردید دیروز : 2
  • بازدید کننده دیروز : 3
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 80
  • بازدید ماه : 339
  • بازدید سال : 2985
  • بازدید کلی : 7079
  • کدهای اختصاصی